شهر زیرزمینی همدان، ارزانفود

نکته بسیار مهم: بسیاری سایت ها و خبرگذاری ها تصاویری اشتباه از شهر های زیرزمینی ارزانفود و سامن منتشر کرده اند که در صورتی که هردو در استان همدان میباشند ولی به هم ارتباطی ندارند.(ارزانفود در همدان و سامن در ملایر میباشد) مردم استان همدان سایت تاریخی ارزانفود را به نام شهرزیرزمینی می شناسند شهری که هنوز معلوم نیست چه کاربری داشته با این حال بررسی کشفیات این دوره، باستان شناسان را ترغیب کرده تا معماهای این محوطه زیرزمینی را حل و پرونده آن را به یونسکو ارسال کنند معماهایی که همه جواب ها را تاکنون رد کرده است. به گزارش مهر، محوطه تاریخی و زیررزمینی ارزانفود یکی از مجموعه معماری های دستکند استان همدان است که در سال ۸۹ به صورت اتفاقی در اثر فعالیتهای عمرانی معدن کاران منطقه شناسایی شد. از همان سال پیگیری های لازم برای کاوش و بررسیهای باستان شناسی از سوی پژوهشگاه میراث فرهنگی شروع شد و در پی آن فعالیت غیرمجاز معدن کاران متوقف ماند. سه تا پنج متر پایین تر از سطح زمین و سنگ های بزرگ، اتاقهای متعدد و راهروهای تو در تویی وجود دارد که باستان شناسان استان همدان و ارزانفود توانسته اند با همکاری یکدیگر تا کنون در سه فصل کار پژوهشی، بیش از۷۰ اتاق آن را در پنج کارگاه پیدا کنند و به این نتیجه برسند که از نظر ساختار معماری شباهتهای زیادی با شهرهای زیرزمینی دیگر دارد اما ساختار و کاربری این مجموعه با شهرهای زیرزمینی دیگر متفاوت است. به عنوان مثال در میمند بیشتر واحدهای منفرد معماری کاربری مسکونی داشته اند اما در شهرزیرزمینی ارزانفود، مجموعه های دستکند کاملا به هم مرتبط است. در این محوطه تاریخی راهروها به اتاقکها اراه دارد و حریمی نیست تا بتوان احتمال داد هر یک از فضاها نقش اتاق مسکونی را داشته اند با این وجود برخی از سالنها به حدی بزرگ و باشکوه هستند که هر بازدیدکننده ای احتمال می‌دهد از آن برای سالن تجمع استفاده می شده است. علی خاکسار، سرپرست کاوش در محوطه‌ تاریخی ارزانفود در بازدیدی که خبرنگار مهر از این مجموعه تاریخی داشت گفت: این مجموعه به احتمال زیاد در دوره اشکانی ایجاد شده ولی شاید در دوره های متاخر به خصوص دوره اسلامی به عنوان پناهگاه استفاده می شد با این حال کاربری اولیه آن هنوز مشخص نیست. چون کاوشها تکمیل نشده با این حال می توان گفت که احتمالا در دوره های متاخر اینجا کاملا تخلیه شده است. آنچه که خاکسار و همکارانش در این شهر زیرزمینی به دست آورده اند، قطعات سفالی و اشیایی مربوط به دوره صفویه و قاجار مانند، سکه های ایلخانی، ساسانی، سفال اشکانی، پیه سوز و اشیای فلری است که قابل بررسی و مطالعه هستند. با این حال خاکسار معتقد است که چون هنوز اتاق بکری در این فضاها پیدا نشده نمی توان به کاربری آن صحه گذاشت. ولی خاکسار احتمال داده که ساخت این محوطه به دلیل سختی هایی که داشته باید از پشتوانه حکومتی بزرگی برخوردار بوده باشد. به همین علت نام این مکان را نه شهر می گذارد و نه پناهگاه مسکونی. خاکسار به خبرنگار مهر گفت که هر احتمالی برای کاربری این اتاقک ها و کاربری کل مجموعه بعد از مطالعات بیشتر رد می شود به همین علت هنوز به جواب قطعی نرسیده اند تا بتوان پرونده جهانی شدن آن را به یونسکو ارسال کنند. در میان تمامی اتاقهای تو در تو سنگی این محوطه باستانی، جداره هایی روی دیوار وجود دارد که به حلقه های تراشیده از سنگ بستر مشابه هستند و فرسایش داشته اند و نشان می دهند کاربردی بوده اند. به همین علت هر کسی که برای اولین بار آنها را می بیند احتمال می دهد برای نگهداری احشام استفاده می شده ولی در کاوشهایی که باستان شناسان انجام داده اند، در کف و خاک این محوطه شواهدی از وجود دام پیدا نکرده اند بنابراین احتمال دیگر این است که قلاب ها برای کارگاههای صنایع دستی استفاده شده باشد چون در همه اتاقکها این قلابهای دیواری وجود دارد. خاکسار گفت: در فصل سوم ، یک کانال آب زیر فضاها شناسایی شد که مثل قنات در زیر زمین و اکثر فضا می چرخیده است حتی حوضچه هایی وجود دارد که میان آنها شیارهای تراشیده ای از سنگ قرار گرفته و آب را به داخل حوضچه ها می کشاندند. شاید به نوعی نقش تصفیه گر آب را داشته اند. همچنین در بیشتر جاها، روی دیوارها حفره های کوچکی کنده شده که در آن پیه سوز می گذاشتند و دیوار مجاورش دود زده است. در این محوطه زیرزمینی منافذی وجود ندارد که نورگیر بوده باشند و نور فضاها فقط از طریق همین پیه سوزها تامین می شده است. وسعت این محوطه حدود ۵ هکتار است ولی چون این محوطه زیر زمین قرار دارد معلوم نیست ابتدا و انتهایش کجاست. حتی اسکن و کارهای نقشه برداری سه بعدی نیز به گفته خاکسار تا کنون آزمایش نشده تا وسعت دقیق آن را پیدا کرد چون باید اول کارهای پژوهشی و مطالعاتی آن تمام شود. تمامی این احتمالات درحالی است که تا کنون سه فصل کاوش انجام شده و قرار است اگر بودجه لازم تامین شود برای سال ۹۳ کارهای پژوهشی در این محوطه ادامه پیدا کند.

بیشتر بخوانید

شهر زیرزمینی ملایر همدان (سامن)

سراسر نمایی از شهر زیرزمینی سامن شهر پنهان یا زیرزمینی سامن که احتمالا شهری مخفی در دوره پیش از اشکانی بوده و بعدها نیز از آن به عنوان گورستان استفاده می ‌شده، در شهر سامن در ۱۵ کیلومتری ملایر در استان همدان قرار دارد. کاوش ‌‏های باستان‏‌ شناسی در محوطه ‏‌ای زیرزمینی در شهر سامن، منجر به کشف شهری پنهان شد که در یک بستر سنگی و به صورت دست کند ساخته شده است. این شهر زیرزمینی احتمالا به دوره پیش از اشکانی تعلق دارد و از برخی فضاهای آن برای تدفین مردگان استفاده شده است. حدود ۲۵ اتاق از این شهر زیرزمین کاوش شده و در این اتاق ‌ها مقادیر زیادی اسکلت متعلق به دوره اشکانی وجود دارد که دست نخورده در جای خود باقی مانده ‌اند. در کنار اسکلت ‏‌ها هدایای قبور گذاشته شده است و اسکلت ‏‌ها به صورت چمباتمه‏‌ ای تدفین شده‌‏ اند. احتمال می ‌رود تدفین ‏‌ها به دوره تاریخی به خصوص دوره اشکانی مربوط است. براساس مطالعات باستان ‌شناسی، شهر پنهان بیش از ۳ هکتار وسعت دارد و بخشی از این شهر باستانی به خاطر وجود رطوبت زیاد هنوز مورد کاوش قرار نگرفته است. احتمالا بخشی از این شهر در زیر خانه مردم قرار گرفته و به همین دلیل تصور می‌ شود که در آن بخش ‌ها فاضلاب شهری وارد شهر پنهان شده باشد. این شهر زیرزمینی، هنگامی که مخابرات استان همدان قصد کشیدن فیبرهای نوری از زیر زمین را داشت کشف شد. بر همین اساس طی مجوزی ازسوی پژوهشکده باستان‏ شناسی، هیاتی متشکل از انواع کارشناسان شامل باستان ‏شناس، انسان ‏شناس، کارشناسان مرمت و … کاوش‌‏ های خود را در این شهر به انجام رساندند که منجر به کشف فضاهای دست‏کند با حدود ۲۵ اتاق، سالن و راهروهای ارتباطی شد. شواهد اولیه حاکی از پیدایش این فضاها در دوره پیش از اشکانی بود. بر اساس این یافته‌ ها می‏‌ توان احتمال داد که نخستین بار این فضاهای معماری به منظور انجام مراسم مذهبی خاصی، احتمالا میترائیسم، مورد استفاده بوده است. این شواهد حاکی از آن است که مراسم مذهبی به صورت پنهانی در زیر زمین انجام می ‏‌گرفته است. بر این اساس احتمال داده می ‏‌شود که در دوره اشکانی از این فضاها به عنوان محل تدفین مردگان استفاده شده است و از اتاق‏‌ ها به عنوان گوردخمه استفاده کرده‌‏ اند. شهر زیرزمینی سامن در عمق ۳ تا ۶ متری زمین کشف شد و کانال ‌های حفر‌ شده درون آن به مرور در دوره‌های تاریخی کنده شده‌ اند و اطراف آن‌ ها نیز اتاق‌ های متعدد وجود دارند. این کانال ها از نظر ساختار معماری، بسیار جالب هستند و کاربری خاصی داشته‌ اند. در این کانال‌ ها پس از پاک ‌سازی، ۶۰ اسکلت شناسایی شدند که درون ۹ اتاق قرار داشتند و با توجه به بررسی‌ های انسان‌ شناسی شواهدی وجود دارند که تدفین ‌هایی به ‌صورت تدفین باز انجام شده ‌اند. علاوه بر این شواهد، ۶ مورد بقایای انسانی نیز وجود دارند که به‌طور دقیق نشان می‌ دهند، این اتاق ‌ها در کاربری‌ نهایی به‌صورت محل تدفین استفاده می‌ شدند، به‌ طوری که استخوان‌ ها را جمع می‌ کردند و دوباره تدفین ‌های جدیدی انجام می ‌دادند. از ۶۰ اسکلت یافت شده، ۱۶ مورد مرد، ۲۶ مورد زن، ۱۴ مورد کودک و یک نوزاد شناسایی شده ‌اند و جنسیت ۳ مورد از آن ‌ها نیز تشخیص داده نشده است.

بیشتر بخوانید

یکی دیگر از رازهای تخت جمشید

کشف شکل و چگونگی درفش شاهنشاهان هخامنشی یحیی ذکاء از جمله موضوعهای دلکش و شیرین مربوط به تاریخ و باستانشناسی و هنر ایران تحقیق در پیرامون درفشهای دوره های تاریخی و مطالعه خصوصیات و تحولات آنهاست. در باره درفشهای ایران در دوره های گوناگون با اینکه چندین رساله و گفتار سودمند از طرف دانشمندان مبرز و فضلای سرشناس مانند لوی(levy)، یوستی(justi)، اسکارمان(O.Mann) زاره(sarre) بارتولومه( bartholomae) آرتو کریستین‌سن(A. Christensen) فیلیس اکرمن(Ph. Ackerman) احمد کسروی، مجتبی مینوی ،سعید نفیسی حمید نیرنوری ،دکتر ذبیح الله صفا و رومانفسکی نوشته و چاپ شده است، هنوز در گفتگو باز و جای سخن باقی است. نویسنده این گفتار نیز بنا به وظیفه‌یی که در سه سال اخیر در کمیسیون نظام جشن‌های دو هزار و پانصد ساله بنیاد شاهنشاهی ایران به نمایندگی هنرهای زیبای کشور بعهده داشته و دارد در ضمن بررسی و تحقیق در پیرامون البسه و اسلحه و درفشهای دوره های تاریخی ایران به موضوعی برخورد که خوشبختانه منجر به‌کشف راز مهمی درباره شکل و چگونگی درفش شاهنشاهان هخامنشی گردید. و ناگفته نباید گذاشت که استعمال کلمات «راز» و «کشف» در این گفتار از آن لحاظ است که تاکنون هیچ یک از دانشمندان و نویسندگان مذکور در فوق و دیگر باستانشناسان حتی پرفسور اشمیت باستانشناس معروف که دقیق‌ترین و مفصل‌ترین مطالعات را در پیرامون ساختمانها و نقوش تخت جمشید انجام داده است – از آن اطلاع نداشته، در نوشته‌ها و کتابهای خود ذکری به‌میان نیاورده‌اند. داستان از این قرار است که برای نویسنده، ضمن مطالعه و تحقیق در اطراف مطالب و مباحث فوق، با مساعدت‌های مقام ریاست کل هنرهای زیبای کشور، امکاناتی پیش آمد که توانست دو سفر چند روزه به تخت جمشید انجام داده سنگ نگاره‌ها و بناهای آنرا از نزدیک بدقت مورد بررسی و مطالعه قرار دهد. در ضمن این بررسیها و مطالعه کتابهای مربوط به این موضوع خوشبختانه موفق شد از راز مهمی در زمینه چگونگی درفش شاهنشاهان هخامنشی پرده بر دارد ، و مدرک متقن و محکم دیگری بر سایر مدارک این موضوع بیافزاید، اینک بسیار مفتخر و شادمانست که این موضوع را برای نخستین بار در مجله هنر و مردم مورد بحث قرار داده به عالم تاریخ و باستانشناسی ایران عرضه میدارد. درباره درفشهای دوره هخامنشی ،اطلاعات ما تاکنون، منحصر به نوشته‌ها و اشارات تاریخ نویسان یونانی بوده است از آن جمله گزنفون (۴۲۷-۳۵۵قبل از میلاد) در کوروش نامه (کتاب ۸-فصل ۵)، در مورد درفشهای زمان کوروش بزرگ نوشته است که: «هریک از چادرهای فرماندهان برای شناختن آنها ،درفشی مخصوص دارد و چنانکه خدمتکاران باهوش خانه های شهرنشینان بسیار و مخصوصاً سرشناس را میشناسند، کارکنان کوروش هم چادرها و درفش های سرداران را می شناختند و اگر کوروش کسی را میخواست خدمه‌اش ناچار نبودند در جستجوی چادر او برآیند بلکه یکسره از کوتاهترین راه به چادر میرفتند ».باز در جای دیگر نوشته‌ها: «هر دسته از گروهان درفشی داشت که بدست اسکوفور) Skeuphore)بود». [۱۳] هرودوت نیز در این مورد مطالبی نظیر نوشته های گزنفون در کتاب خود آورده، ولی هیچ‌یک از آنان در باره شکل و نقش و چگونگی آنها توضیحی نداده است. همچنین از نوشته های این تاریخ نویسان پیداست که گذشته از درفشهای فرماندهان و سرداران لشکر, شاهنشاهان نیز یک درفش مخصوص بخود مقام سلطنت داشته اند که همواره هنگام جلوس بر اورنگ شاهنشاهی و حرکت در میان لشکر و سپاهیان ،در پشت سر آنان برافراشته می‌شده است. گزنفون در کوروش نامه (کتاب ۷-فصل۱)در داستان لشکر کشی کوروش به بابل در باره این درفش مینویسد :«کوروش به آنها (سربازان )سفارش کرد که چشم به درفش داشته با گامهای شمرده حرکت کنند، درفش کوروش شاهینی بود زرین با بالهای گشاده که بر نیزه بلندی برافراشته بودند ».و بعد افزود :«درفش پادشاهان ایران هنوز هم بدین گونه است». باز هم او در کتاب دیگرش بنام لشکرکشی(آنابازیس) در داستان جنگ کوروش کوچک و برادرش اردشیر دوم هخامنشی (۳۶۱-۴۰۴ ق.م) که خود گزنفون نیز در جزو سپاهیان مزدور یونانی کوروش بوده چنین می‌نویسد: «روی تپه باندازه ایی سوار بود که یونانیان نتوانستند بدانند در آنجا چه میشود ولی همین اندازه ملتفت شدند که درفش شاهنشاه شاهینی بود زرین با بالهای گشوده که بر نوک نیزه یی قرار گرفته بود». کورتیوس روفوس( Rufus Kurtius )که در نخستین سده میلادی میزیسته در اسکندر نامه‌اش(۱۶و۳،III)هنگام گفتگو از داستان جنگ داریوش سوم و اسکندر مینویسد :«نخست در پیشاپیش سپاه ایران آتشدان نمودار شد و از پی آن مغان سرود گویان وارد شدند پشت سر آنان ۳۶۵ جوان با جامه‌های ارغوانی و پشت سر آنان گردونه مقدس که اسبهای سفید آنرا میکشیدند ،گردونه با تندیسه های ایزدان که از زر ساخته شده بود ،و یوغ به گوهر زینت یافته بود همچنین تندیسه دیگر که نماینده نیاکان بود در آن میدرخشید و میان آن شاهین شهپر گشوده زرین برافراشته بودند». بدینسان گرچه از اشاره های این تاریخ نویسان دانسته [۱۴] میشود که درفش مخصوص شاهنشاهان هخامنشی دارای نقش یا شکل شاهین شهیر گشوده‌یی بوده که بر سر نیزه نصب میشده است، ولی از شکل چگونگی خود درفش و اینکه آیا نقش شکل شاهین بر روی پوست یا پارچه یا چیز دیگر قرار میگرفته یا خود مستقلا بصورت مجسمه بر سر نیزه نصب میشده است مطلبی بدست نمی آید. اما اگر در باره شکل و چگونگی درفش شاهنشاهان هخامنشی تاریخ نویسان یونانی مهر سکوت بر لب زده و اطلاعاتی در آن باره بدست نمی‌دهند از سوی دیگر خوشبختانه دو مدرک و اثر باستانی یکی از یونان دیگری از رم این نقص را جبران می‌کنند. مدرک نخستین جامی است گلی ساخت یونان که اینک در موزه لوور پاریس محفوظ است. در داخل این جام تصویر پیکار یک تن سرباز سنگین اسلحه یونانی با درفش دار لشکر ایران نقاشی شده و موضوع آن چنانکه نمودار است از یک فکر حماسی و انتقام جویا نه یونانی نشات گرفته است. در تصویر این جام درفش دار لشکر ایران که جامه مادی پوشیده است بر اثر ضربه‌ای که از شمشیر سرباز یونانی خورده به رو بر زمین افتاده و سپر یا کمانش بسویی پرتاب شده و قسمتی از کمان‌دان او نیز که شبیه کمان‌دانهای منقوش در تخت جمشید است پیداست، سربازان ایرانی با اینکه بر زمین افتاده بنابر وظیفه سر بازی هنوز چوب درفش را رها نکرده درفش را همچنان بر پا نگاه داشته است سرباز یونانی که در بالای سر او ایستاده آماده است ضربتی دیگر با شمشیر خود بر او فرود آورد. در حاشیه ظرف به خط یونانی نوشته است که « دورس(DOURES ) این را کشیده » و چنانکه از موضوع آن پیداست یادگار زمان جنگهای ایران و یونان است .آنچه در این تصویر مورد توجه ماست شکل و نقش درفش سربازان ایرانی است که عبارت است از مربع یا مستطیلی که از پارچه یا چیز دیگر که دو وتر آن به چهار مثلث تقسیم کرده است و مثلثهائی‌ که دو بدو از رأس باهم مماسند همرنگ هستند یعنی از چهار مثلث دو تای مقابل سفید و دو دیگر سیاه رنگ است. این مربع از پشت به چوب یا میلهً درفش نصب شده و گویا دارای دو وجه یا صورت بوده و پشت و روی درفش را بیک شکل می‌نمایانده است و در این تصویر گوشه‌یی از قسمت پشت درفش که کنده شده از زیر پیداست. [۱۵] دومین مدرک و اثر باستانی در باره شکل و چگونگی درفش شاهنشاهان هخامنشی، موزائیک رنگینی است که در کف تالاری در (کاسا دل فائونو)واقع در شهر پمپئی ایتالیا که در سال ۷۹ میلادی بر اثر آتشفشانی کوه وزوو در زیر خاک و خاکستر مدفون شده بود بدست آمده است. این تابلو موزائیک که اینک در موزه ملی ناپل محفوظ است منظره جنگ اسکندر مقدونی و داریوش سوم را در ایسوس نشان میدهد. در این تصویر نیز درفش شاهنشاه هخامنشی (که متاُسفانه قسمتی از موزائیکهای آن ریخته است) بصورت صفحهُ مربعی نشان داده شده که بر سر نیزهُ که پیکان آن از پشت پیداست نصب شده است. درفش دارای حاشیه‌ای است به رنگُ سرخ مایل به قهوه‌ای که شاید در اصل بنفش یا آبی و ارغوانی بوده است و در وسط آن نقش شاهین زرینی ترسیم یا دوخته شده است. تشابه شکل درفش در این دو مدرک باستانی و تطبیق نقش وسط درفش موزائیک پمپئی با نوشته های تاریخ نویسان یونانی در این مورد ما تا حدودی مطمئن می‌سازد که درفش شاهنشاهان هخامنشی جز چنین شکل و نقشی نداشته است. اما آنچه از نوشته و تصویر در این مورد یاد کردیم همه خارج از کشور ایران و متکی به اطلاعات غیر ایرانی بود و تاکنون مدرکی که مربوط به زمان هخامنشیان واز خود ایران باشد از طرف محققان و دانشمندان باستان شناسی ارائه نشده است. خوشبختانه نویسنده این گفتار چنانکه در آغاز مطلب نوشت بر اثر دقت ممارست فراوان و بررسی دقیق در نقوش تخت جمشید و سایر آثار در موزه ایران باستان، توانست شکل درفش پادشاهان هخامنشی را که اتفاقاً موُید اقوال و نقوش مذکور در فوق می‌باشد کشف کند. بیگمان بیشتری از خوانندگان گرامی که با آثار موجود در تخت جمشید و نقوش آن آشنائی دارند میدانند که نقش برجسته بارگاه داریوش بزرگ که در آن یکی از بزرگان ماد را به حضور پذیرفته و گزارش او را میشنود – چهار بار در بالای نقش برجسته دیوارهُ درگاهی‌های تالار صد ستون و دوباره به قطع بزرگتر در خزانهُ تخت جمشید تکرار شده است. از مکرر بودن این نقش برجسته پیداست که موضوع آن اشاره به یک واقعه مهم تاریخی است که هم مبادرت به حجاری آن شده و هم در جاهای مختلف تکرار شده است. [۱۶] این نقش برجسته‌ها طرز جلوس شاهنشاه هخامنشی را بر اورنگ پادشاهی و تشکیل مجلس بار و مراسم مربوط به آنرا دقیقاً نشان میدهد. صرفنظر از شرح جزئیات آن اگر خوانندگان در تصاویری که از این نقش برجسته به چاپ رسیده است دقت فرمایند ملاحظه خواهند کرد که در پشت سر شاهنشاه و افراد دیگر ،در خارج از سایه‌بان و سرادق سلطنتی ،سربازانی با جامه پارسی (در نقش برجسته های تالار صد ستون یک تن، در نقش برجسته های خزانه دو تن) نیزه بدست ایستاده‌اند. مثلاً اگر در نقش برجسته خزانهُ شکل زیر امتداد بالای نیزه نخستین سرباز را به دقت وارسی نمائیم ، سطحهُ مربع برجسته‌یی را خواهیم دید که ضلع جنبی سمت چپ آن در امتداد دیرک سایه‌بان و چسبیده به آن است و قاعدهُ آن نیز نیزهُ دست سرباز را قطع کرده است، ضخامت سطح مربع از متن کار باندازه‌ایست که تولید سایه نموده است (افسوس که در قرینهُ این نقش خزانه که اینک در موزه ایران باستان در تهران نصب شده است این قسمت شکسته، و از میان رفته است). کسانی که در این نقش مطالعه و بررسی کرده، مطالبی نوشته‌اند و گاه به جزئیات نیز پرداخته اند متاُسفانه به این گوشه از نقش چنانکه باید ،توجهی نکرده، بطور سطحی از آن [۱۸] در گذشته اند و اگر هم مانند پرفسور اشمیت دقتی بکار برده اند موضوع را بطور صحیح در‌نیافته و آنرا نقشی مشکوک نامیده‌اند. حال با توجه به نقوش یونانی و رومی که در بالا راجع به آنها گفتگو کردیم اگر مجدداً در پیرامون این گوشه از نقش برجسته‌ها عمیقاً بررسی نمائیم خواهیم دریافت، میله‌یی که در دست سربازان مزبور قرار دارد جز چوب یا میله درفش مربع شکلی نمی‌باشد و این سربازان نیز جز درفش دارانی که درفش شاهنشاهی را در پشت سر داریوش نگاه داشتند کس دیگری نمی‌باشد. در نقش برجسته‌های تالار صد ستون (یا تالار تخت )حدود صفحهُ مربع یا مستطیل درفش بوسیلهُ خطی گود یا با اندکی برجستگی نموده شده ونیز پشت درفش یعنی سمتی که امتداد میلهُ درفش در آن نمایان است نشان داده شده است، در صورتیکه در نقش برجسته خزانه، چنانکه گفتیم برجستگی درفش بیشتر بوده و روی صفحه یا پرده را نمایانده‌اند. در این نقش برجسته‌ها در روی میلهُ درفش متاُسفانه جز پرده یا صفحه مربع ساده و بدون نقش و تزئین اضافی چیزی دیده نمی‌شود و دانسته نیست تزئینات حاشیه و نقش متن داخلی پردهُ درفش چگونه بوده است ولی اگر بدانیم که اغلب نقوش برجسته و در دیوار تخت جمشید هنگام آبادانی رنگین و رنگ کاری شده بود و نقش نگار و جزئیات و تزئینات آنها بوسیلهُ رنگهای گوناگون نمایانده میشده است , آنگاه می توانیم گمان بریم که در این درفش نیز جزئیات ونقوش آن بوسیله رنگ نشان داده شده بوده که به مرور دهور رنگها ریخته و از آن جز سطحی صاف چیزی بر جای نمانده است. نویسندهُ گفتار بر آن است که صفحهُ لاجورد مربع شکلی که در سال ۱۳۲۷ در کاخ آپادانای تخت جمشید بدست آمده است. و در داخل آن نقش شاهین بال و چنگال گشوده‌یی کنده شده و حاشیه آن با مثلثهائی به رنگهای سبز و سفید و قرمز تزئین شده است، نمونهُ کوچکی از درفش شاهنشاهی هخامنشیان است، آنچه این نظر را تاُیید میکند، گذشته از نقوش آن که مطابق اشاره های تاریخ نویسان و سایر نقوش هخامنشی میباشد وجود دو سوراخ در بالا و پائین آن است که احتمال میرود برای نصب در دیوار بوده و نیزه و سر نیزه‌یی مناسب با قطع آن نیز [۱۹] در پشتش قرار می‌گرفته است و شاید بتوان تصور کرد که این کاشی مربوط به مجلسی نظیر مجالس فوق، منتهی از کاشی لعابی رنگین بوده که اینک از آنها جز این صفحهُ لاجوردی اثری باقی نمانده است. مدارک مربوط به باستانشناسی که گفتگو از آنها در این گفتار بیجاست نشان میدهد که این گونه درفش‌ها چنانکه پیش از هخامنشیان در ایران معمول بوده ،پس از آنها نیز از میان نرفته دربار شاهان محلی فارس یعنی «فره ته‌دار »ها که از ۲۰۰ پیش از میلاد تا۲۱۰ میلادی میان سلسله‌های هخامنشی و ساسانی یعنی همزمان با دوره های سلوکی و اشکانی در سرزمین فارس پادشاهی کوچکی داشته اند معمول بوده است. از این پادشاهان که احتمال میرود نیاکان ساسانیان بوده اند و اردشیر بابکان آخرین آنها بوده که در سال ۲۲۶ میلادی به شاهنشاهی ایران رسیده است مقداری سکه‌های سیمین بدست آمده که در روی آنها نقش درفش چهار گوشی بسیار شبیه به درفش هخامنشیان دیده می‌شود چیزی که هست در این دوره نقش داخل درفش از شاهین به کوکب چهار پری که در فواصل پرده های آن چهار قرص مدور قرار گرفته تغییر یافته و نیز چهار آویز روبانی با گویهای کروی از آن آویخته شده است. و همچنین در یکی از سکه‌ها که متعلق به داریوش اول(؟) از همین سلسله میباشد و تاریخ آنرا بین ۱۵۰ تا ۱۰۰ پیش از میلاد تعیین کرده اند . در بالای درفش هیکل [۲۰] نیمرخ شاهین بال و پر بسته‌یی را نصب کرده اند که احتمال دارد بازماندهُ نقش شاهین درفش هخامنشیان است. همچنین دلایل محکمی هست که شکل و نقش درفش هخامنشیان که توسط جانشینان اسکندر از ایرانیان اقتباس شده و در میان رومیان معمول گردیده بود سپس بوسیلهُ رومیان میان سایر ملل اروپا نشر و رواج گرفته است چنانکه علائم دولت‌های پروس و اتریش و لهستان و فرانسه و روسیه تزاری با اندکی اختلاف درست همان نقش درفش هخامنشی می‌باشد. از سوی دیگر مدارک تاریخی نشان می‌دهد که درفش شاهان محلی فارس عیناً در دورهُ ساسانیان نیز معمول بوده و درفش کاویانی ساسانیان با توصیفاتی که فردوسی و مورخین اسلامی از آن کرده‌اند جز این درفش نبوده است. یکی از دلایل وجود این نوع درفش در دورهُ ساسانی تصویر درفشی است در نقش برجسته شاهپور در تنگ چوکان فارس که در یکی از مجالس آن یکی از هدیه آورندگان (که شاید رومی است)درفش مربع شکل در دست دارد که شبیه درفش هخامنشیان و فرته‌دارها و درفش کاویانی است. چون شرح جزئیات درفش کاویانی دوره ساسانی باعث تطویل کلام میگردد اینک از آن صرفنظر نموده بحث در پیرامون درفشهای دورهُ اشکانی و دوره ساسانی را به وقت دیگر می‌گذاریم. [۲۱]

بیشتر بخوانید

لیست مطالب

در زیر می توانید جدید ترین اخبار را مطالعه کنید.

اکتشاف قبرستانی ۸۰۰ ساله در لارستان استان فارس

سیل چند روز گذشته باعث شسته شدن دیواره رودخانه فصلی منطقه و پیدا شدن آثار باقیمانده از یک قبرستان قدیمی در شهر جویم لارستان شد.این قبرستان در قرن سوم هجری قمری توسط شخصی با نام ابی احمد مسلمان ساخته شده است.در این بارندگی ها بقایای یک قبرستان قدیمی در ...

ادامه ی خبر

چرا گذشتگان، مغزهای همدیگر را سوراخ می‌کردند؟!

[اثری از نقاش ایتالیایی گیدو دا ویجوانئو – قرن ۱۴ میلادی] تاریخ ما| هزاران سال پیش، اجداد ما نوعی عمل جراحی را انجام می‌دادند که “مته کاری” نام داشت و در آن، جمجمه شخص به کمک یک مته سوراخ می‌شد. اما هدف از این کار چه بود؟ رابین وایلی گزارش می‌دهد. به گ...

ادامه ی خبر

شهر تاریخی اوجان در آذربایجان شرقی

سرپرست هیات فصل اول کاوش شهر تاریخی اوجان در آذربایجان شرقی گفت: تلاش هیات باستان شناسی دانشگاه تهران در این کاوش بر پاکسازی و آزادسازی بخشی از معماری قلعه بزرگ و ارگ حکومتی اوجان متمرکز بود. به گزارش تاریخ ما، تیرماه امسال نخستین فصل مطالعه در شهر باس...

ادامه ی خبر

دفن مردگان در خانه در دوران نوسنگی

سهند سعیدی در کارگاه آموزشی شناسایی اشیای موزه مردان نمکی در جمع راهنمایان گردشگری، گفت: در تابلوی راهنمایی که طبقه همکف این موزه وجود دارد مشخصاتی از انسان‌های اولیه و ابزارهای سنگی که توسط آن‌ها ساخته و استفاده می‌شد نشان داده شده است که یکی از روش‌ه...

ادامه ی خبر

جنگ، اطلاعات دوره نوسنگی را از بین برد

به گزارش انجمن خرد به نوشته ایسنا، حجت دارابی، سرپرست کاوش در محوطه آسیاب در کرمانشاه، با بیان این‌که همه‌ زمان خاور نزدیک بین هزار تا ۱۵۰۰ سال طول کشیده، گفت: با توجه به این که هر منطقه ویژگی‌های خاص خود را دارد باید به صورت مجزا در قالب شاخص‌های فرهن...

ادامه ی خبر

هنر دوره‌ی نوسنگی یا روستانشینی

از حدود ۱۰۰۰۰ سال پیش از میلاد مجدداً شرایط آب و هوایی در بعضی مناطق جهان تغییر کرد و هوا گرمتر شد. به تدریج انسان‌ها زندگی در غارها و پناهگاه‌ها را ترک و زندگی در دشت‌ها را آغاز کردند و دوره‌ی پارینه سنگی به تدریج خاتمه یافت و انسان دوره‌ی تازه‌ای از ...

ادامه ی خبر

طرح مطالعاتی بررسی «گل مهرهای ساسانی» تخت سلیمان آغاز شد

ارومیه - معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان غربی از مطالعه گل مهرهای ساسانی مکشوفه از تخت سلیمان خبر داد. به گزارش خبرگزاری مهر، حسن سپهرفر در این زمینه عنوان کرد: با هماهنگی های انجام یافته با پژوهشگاه سازمان میرا...

ادامه ی خبر

شواهد حضور ساسانیان در شهر تون کشف شد

در لایه های زیرین مسجد صدر اسلامی کوشک که یکی از مساجد اولیه در فردوس است، شواهدی از استقراری تاریخی بدست آمد که نشان از حضور ساسانیان در این بخش از شهر تاریخی تون دارد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ، محمد...

ادامه ی خبر

ثبت آثار ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو، صیانت یا تبلیغ؟

عضو هیئت مدیره جامعه باستان شناسی ایران در یادداشتی نوشت: در ایران ثبت جهانی آثار اغلب با هدف استفاده از نام یونسکو و جذب گردشگر بیشتر و تأمین خواسته های مالی برخی مسئولان انجام می‌گیرد. ژاله کمالی زاد دانش آموخته دکترای باستان شناسی و عضو هیئت مدیره ج...

ادامه ی خبر

کشف جمجمه انسان ۵۶۰۰ ساله در ساحل رودخانه تایمز

یک جستجوگر گنج در ساحل رودخانه تایمز لندن قطعه ای از یک جمجمه ۵۶۰۰ ساله را کشف کرده است. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دیلی میل، چندی قبل یک جستجوگر گنج بخشی از جمجمه یک انسان را در ساحل رودخانه تایمز لندن یافت که در نتیجه آن تحقیقات جنایی برای پروند...

ادامه ی خبر

گردهمایی سالانه باستان شناسی با حضور ۹ کشور خارجی برگزار می‌شود

شانزدهمین گردهمایی سالانه باستان شناسی ایران با حضور باستان شناسان ایرانی و خارجی از کشورهای ژاپن، دانمارک، ایتالیا، آلمان، اتریش، فرانسه، چین، گرجستان و کانادا برگزار می‌شود. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری،...

ادامه ی خبر

تدوین سامانه تحت وب باستان‌شناسی/ صدور ۱۳۳ مجوز کاوش در سال ۱۳۹۶

روح‌الله شیرازی رئیس پژوهشکده باستان‌شناسی می‌گوید برنامه‌های توسعه‌محورِ در حال اجرا در ایران باید همراه با ملاحظات فرهنگی باشد. به گزارش خبرنگار مهر، شانزدهمین گردهمایی سالانه باستان‌شناسی پیش از ظهر امروز (۱۴ اسفندماه) در سالن اجتماعات موزه ملی ایرا...

ادامه ی خبر

احیای مطالعات جیرفت/منقش شدن تابلوهای شهری به آثار موزه‌ای

به گزارش خبرنگار مهر، شانزدهمین همایش سالانه باستان شناسی پیش از ظهر روز ۱۴ اسفندماه در سالن اجتماعات موزه ملی ایران در حال برگزاری است. این همایش با ارائه گزارش‌های باستان شناسی تا روز ۱۶ اسفندماه ادامه دارد. در این همایش علی اصغر مونسان رئیس سازمان م...

ادامه ی خبر

چهاردهه فعالیت و کشفیات باستان شناسان در یک نمایشگاه

چهاردهه فعالیت باستان شناسان کشور و کشفیات آنها در طول این سالها در قالب نمایشگاهی از ۱۴ اسفند ماه برپا شده و تا ۲۰ فروردین نیز در موزه ملی ایران برپا خواهد بود. به گزارش خبرنگار مهر، نمایشگاه چهار دهه باستان شناسی در ایران از سوی معاونت میراث فرهنگی ب...

ادامه ی خبر